خرده اندیشه

نوشته‌ها، ترجمه‌ها و اندکی از اندیشه‌های پراکنده‌ی من

خرده اندیشه

نوشته‌ها، ترجمه‌ها و اندکی از اندیشه‌های پراکنده‌ی من

سخن سردبیر شماره سوم "فصل علم و خیال"

درود بر عزیزان. به شماره‌ی سوم رسیدیم. در این شماره در کنار داستان‌هایی خواندنی از بهترین نویسندگان علمی‌تخیلی، مقاله‌هایی هم پیرامون این گونه‌ی ادبی آمده است. همچنین دوست عزیزم جناب سعید سیمرغ هم چون گذشته و با توجه به گرفتاری‌های زیاد، کمک شایانی به این شماره کردند که از ایشان بسیار سپاس‌گزارم و نیز تبریک فراوان بابت منتشر شدن کتابی که از آسیموف ترجمه کرده‌اند با نام "برجیس را بخر!"
لازم می‌‌دانم چند نکته‌ای را پیرامون "نگارش در این مجله" توضیح دهم. از آن‌جا که در زبان پارسی، 32 حرف یا نویسه داریم، باید تمام واژگان را با همین نویسه‌ها بنویسیم. در نوشتار پارسی ء، ئ، إ، أ، ؤ، ئـ و نیز تنوین وجود ندارد و هر چه که با اینها نوشته شود اشتباه است. واژگان وارداتی و مورد استفاده را به سادگی و با 32 نویسه‌ی موجود می‌توان نوشت. برای نمونه تمام واژگانی که "عیل" دارند را لازم نیست به ریخت عربی و به صورت "ئیل" نوشت، مانند میکاعیل، اسراعیل و مانند اینها، زیرا ما "اسماعیل" را هم با همزه نمی‌نویسیم؛ و نیز می‌توان واژه‌ی "مطمئن" را "مطمعن" و "مسئولیت" را "مسعولیت" نوشت که نه در خواندن اشکالی پیدا می‌شود و هم این که واژه‌ی وارداتی را دست کم با ریخت پارسی می‌بینیم. همچنین، در میان 32 نویسه‌ی زبان پارسی، "الف مقصوره" وجود ندارد و چون بهتر است واژه‌های وارداتی را با نویسه‌ی پارسی بنویسیم، پس می‌توان "حتی" را "حتا" نوشت که خواندن این هم بدون اشکال است و زیباتر و پارسی‌تر هم هست. بی‌گمان نویسه‌های خط پارسی اشکال و ایراد زیادی دارد، اما دست کم می‌توانیم اندکی آن را زیباتر کرده و ریختش را پارسی‌تر کنیم.
هر از چند گاهی، چیزهایی به اصطلاح "مد" می‌شود. ادبیات هم از این روند به دور نیست. برای نمونه برخی اصحاب رسانه از "ورود پیدا کردن" زیاد استفاده می‌کنند. کنش‌واژه یا فعل "وارد شدن" را به همراه فعل "پیدا کردن" به کار می‌برند. مگر "وارد شدن" چه اشکالی دارد که از این واژه‌ی من درآوردی استفاده می‌شود؟ مگر "ورود" گُم شده که حالا باید آن را "پیدا کرد"؟ یا برخی به تازگی می‌نویسند "درودتان باد"! توجه بفرمایید که "تان"، ضمیر شخصی متّصل است و در دسته‌ی ضمیرهای شخصی پیوسته برای دوم شخص جمع به کار می‌رود. حالا ارتباط واژه‌ی درود به ضمیر "تان" چیست را من نمی‌دانم. مگر "درود بر شما" اشکالی دارد؟ تازه اینها نمونه‌ای است از خروارها...، وضع در شبکه‌های اجتماعی به مراتب آشفته‌تر است. در این که با پیدایش این شبکه‌ها، ریخت نوشتاری زبان دستخوش دگرگونی شده، تردید نیست. پیش از ما، زبان انگلیسی ویژه‌ای! برای این شبکه‌ها آفریده شد که اساس آن بر کوتاه‌نویسی است. اما اشکال زبان ما در این است که آن طور که نوشته می‌شود، خوانده نمی‌شود. در نتیجه همه چیز سلیقه‌ای شده است. برای نمونه برخی افراد، ضمیرهای متصل شخصی"ـَم" و "ـَت" و "ـَش" را در پایان یک واژه به صورت "ام" و "ات" و "اش" می‌نویسند که از ریشه اشتباه است. به عنوان مثال به جای این که بنویسند "پایانیَش"، می‌نویسند "پایانی‌اش" یا "سرانجام‌اش" به جای "سرانجامش" و این نکته از آن جا ناشی شده که در مواردی، "ه" ناخواندنی پایان یک واژه با افزودن ضمیر نباید زدوده شود، مانند واژه‌ها‌ی "رفته‌ام" یا "دلداده‌ام"که به اجبار و با یک نیم فاصله، "ـَم" را به صورت "ام" در پایان می‌آوریم، اما این نکته را نباید برای همه‌ی واژه‌ها در نظر گرفت. پس "شادیَش" را "شادی‌اش" و "ردایَت" را "ردای‌ات" نوشتن اشتباه است.
شوربختانه خانه از پای‌بست ویران است. بسیاری از کسانی که ادبیات را به درستی نمی‌دانند، تحصیلات دانشگاهی دارند. یعنی کیست که امروز دانشگاه نرفته باشد. اما همین خیل دانشگاه رفتگان، تفاوت میان "گذار" و "گزار" و یا "خواستن" و "خاستن" را نمی‌دانند، یا از فعل‌های "باشیدن" و "گردیدن" و "نمایاندن" نابجا استفاده می‌کنند و یا جمع واژه‌ی اژدها را می‌نویسند اژدهاها! اشکال در نظام آموزشی کشورمان است. در تمام کشورهای پیشرفته، یکی از مهم‌ترین واحدهای درسی، ادبیات است. دانش آموزان و دانشجویان در هر ترم، چند کتاب را باید خوانده و خلاصه‌نویسی کرده و تحویل دهند. بسیاری از آنها می‌توانند پس از پایان تحصیل به یکی دو زبان دیگر هم حرف بزنند و بنویسند. در ایران از دوره‌ی راهنمایی تا پایان دانشگاه، دستور زبان پارسی و عربی و انگلیسی آموزش داده می‌شود و سرانجام هیچ کس هم در این مملکت نه پارسی را به درستی می‌داند و نه به آن دو زبان خارجی تسلط دارد. تنها کاری که از دست ما برمی‌آید همین است که دست کم در این مجله، آن چه را که به نظرمان درست است، انجام دهیم و متنی بدون اشتباه به خواننده عرضه داریم.
سردبیر

زندگی در آینده

سرمقاله‌ی شماره‌ی دوم مجله‌ی "فصل علم و خیال"
نویسنده: محمد علیزاده عطار

چندی پیش در یک مقاله در "مجله‌ی ساینس" از پیشرفتهای شگرف دانش و فناوری امروز می‌خواندم. ناخودآگاه به این فکر افتادم که ما، اکنون در جهان آینده زندگی می‌کنیم. آینده‌ای که متعلق به گذشته‌ی چندان دوری نیست، اما تغییرات چنان شگفتاور هستند که ساختار جهان و زندگی در آن را دچار دگرگونی کرده‌اند. برخی دانشمندان بر این باورند که پیشرفت دانش و فناوری بر پایه‌ی توان هندسی رخ می‌دهد، به عبارتی فاصله‌ی زمانی جهش‌های بزرگ علم و فناوری با رشد روزافزون آن، پیوسته کوتاه‌تر می‌شود. در نتیجه چندان هم عجیب نیست که دنیای امروز ما با دنیای 100 سال پیش به طور زیربنایی دستخوش دگرگونی شده باشد، در حالی که دنیای 100 سال پیش نسبت به جهان 100 سال پیشتر از آن تغییر چندانی نداشته است.
اما هر گاه صحبت از داستان علمی‌تخیلی باشد، افسانه و جادوی دانش را در قالب نوشتاری داستان‌گون در خیال می‌پرورانیم و در اندیشه به آینده‌های بسیار دوردست می‌نگریم و بر این باوریم که این پیش‌بینی‌های خیال‌گون هرگز در طول عمر ما رخ نخواهد داد و آینده را نخواهیم دید. اما قصد دارم به شما بگویم که ما اکنون در همان آینده‌ای زندگی می‌کنیم که بسیاری بر این باورند که آن را نخواهند دید. نه آینده‌ی مردمان دوران هخامنشیان، نه آینده‌ی مردمان دوران قاجار و نه حتا آینده‌ی مردمان 100 سال پیش، که آینده‌ی مردمان 25 سال پیش، تنها یک ربع قرن...
 
ادامه مطلب ...

چرا به جای کمربند سیارکها، یک سیاره وجود ندارد؟




چرا به جای کمربند سیارکها، یک سیاره وجود ندارد؟

نوشته: فریزر کین، 11 ژوئن 2014
برگردان: محمد علیزاده


فضای بسیار بزرگ و شگفتی میان سیاره‌ی بهرام و مشتری وجود دارد که از تعدادی قلوه سنگ پر شده است. چرا این کمربند سیارکی مانند دیگر سیاره‌های منظومه‌ی خورشیدی به یک سیاره دگرگون نشده است؟
در ورای مدار بهرام، کمربند گسترده‌ی سیارکی با مجموعه‌ای بزرگی از تکه‌های سنگ و یخ گسترده شده که باقی‌مانده‌ی ریخت‌گیری سامانه‌ی خورشیدی است. این پهنه از واحد 2 نجومی آغاز و تا واحد 4 نجومی ادامه می‌یابد( Astronomical Unit یا واحد نجومی برابر با فاصله‌ی زمین تا خورشید و در حدود 150 میلیون کیلومتر است.) اندازه‌ی اجرام درون کمربند سیارکی از خرده سنگهایی بسیار کوچک تا سیارک سرس با قطر 950 کیلومتر متغیر است.
آنچه در فیلم‌های جنگ ستارگان و دیگر فیلم‌های علمی‌تخیلی از کمربند سیارکی نشان داده شده، سراسر اشتباه است. فاصله‌ی اجرام درون کمربند از همدیگر، صدها هزار کیلومتر است. در نتیجه نه پرواز از میان آنها خطرناک است و نه هیچ گونه برتری نظامی برای فضاپیماهایی که درون آن پرواز می‌کنند دارد.
 

برداشتی مفهومی ازبرخورد اجرام کمربند سیارکها در فاصله‌ی میان بهرام و مشتری. عکس از ناسا/جی پی ال-کلتک
 
ادامه مطلب ...

فصل علم و خیال

با درود و تبریک سال نو

شماره‌ی نخست "فصل علم و خیال"، فصل‌نامه‌ی تخصصی داستان‌های علمی‌تخیلی عیدی من به دوستان عزیز

امیدوارم لذت ببرید.


نسخه‌ی رایانه و تبلت


نسخه‌ی تلفن همراه





چه اندازه از جرم کیهان از سیاه‌چاله ساخته شده است؟




چه اندازه از جرم کیهان از سیاه‌چاله ساخته شده است؟

نوشته‌ی: فریزر کین، ژوئن 2014
برگردان: محمد علیزاده


همه از سیاه‌چاله می‌ترسند، اما واقعا چه تعداد از آنها در کیهان وجود دارند؟ از سیاه‌چاله‌های با جرم ستاره‌ای تا سیاه‌چاله‌های اَبَرپُرجرم، چه اندازه از کیهان را سیاه‌چاله فرا گرفته است؟

در جهانی که اینک می‌شناسیم دو گونه سیاه‌چاله وجود دارد: سیاه‌چاله‌های باجرم ستاره‌ای که از ستارگان هیولاوش و بسیار پرجرم ریخت یافته‌اند و سیاه‌چاله‌های ابرپرجرم که در مرکز کهکشان‌ها وجود دارند.
یکی از هر 1000 ستاره در کیهان، جرم کافی دارد که در هنگام مرگ به سیاه‌چاله دگرگون شود. کهکشان راه شیری یکصد میلیارد ستاره دارد که یعنی ممکن است یکصد میلیون سیاه‌چاله‌ی با جرم ستاره‌ای را به وجود آورد. با توجه به این که یکصد میلیارد کهکشان در جهان قابل مشاهده وجود دارد، پس باید تعداد بی‌شماری سیاه‌چاله‌ نیز وجود داشته باشد. در واقع کیهان شناسان با محاسبات ریاضی به این نتیجه رسیده‌اند که تقریبا در هر ثانیه یک سیاه‌چاله‌ به وجود می‌آید. به بیان دیگر، در حدود یک هزارم از کیهان شناخته شده و قابل مشاهده را سیاه‌چاله‌های با جرم ستاره‌ای انباشته‌اند.
 

در این تصویر مفهومی، سیاه‌چاله‌ای میلیاردها میلیون برابر پرجرم‌تر از خورشید به تصویر کشیده شده است. ابرسیاه‌چاله‌ها بسیار پرجرم و چگال هستند و در قلب کهکشانها جای گرفته‌اند. تصویر از ناسا/جی پی ال-کلتک

داستان سیاه‌چاله‌های ابرپرجرم اندکی دیگرگون است. سیاه‌چاله‌ی مرکزی کهکشان راه شیری خودمان در حدود 26000 سال نوری از ما دور است. کیهان شناسان از این سیاه‌چاله با نام رسمی Sagittarius A-star یاد می‌کنند. ولی به جای این نام رسمی، در این نوشته نام آن را مثلا "کماندار" می‌گذاریم. و برای این که بدانید چرا به این سیاه‌چاله ابرپرجرم می‌گویند، کافیست بدانید که جرم کماندار 4/1 میلیون برابر جرم خورشید است. کماندار بسیار هیولاپیکر و ترسناک است. تنها می‌توان آن چه را که در نواحی پیرامونیِ این سیاه‌چاله‌ی بسیار پهن‌پیکر رخ می‌دهد را پنداشت. به نظر شما چند درصد از جرم کهکشان راه شیری از این سیاه‌چاله است؟

ادامه مطلب ...

گرم‌ترین نقاط سیاره‌ی زمین



گرم‌ترین نقاط سیاره‌ی زمین


نوشته: محمد علیزاده

تابستان به پایان رسید و دمای هوا نیز اندک اندک رو به کاهش، اما تا پیش از آن که به سردترشدن هوا بی‌اندیشید، می‌خواهیم شما را با ده نقطه از گرمترین جاهای سیاره‌ی زمین آشنا کنیم.
در حالی که دو سوم سطح زمین را آب فرا گرفته، از یک سوم سطح باقی مانده، پهنه‌های پهناوری نیز با بیابان پوشیده شده است. برخی از این مناطق از هزاران سال پیش زیسیتگاه آدمی بوده و در برخی نیز هزاران سال است که هیچ موجود زنده‌ای زندگی نمی‌کند. اکنون به معرفی این ده مکان گرم زمین می‌پردازیم:
 

10 -  بیابان حلفا در کشور سودان – 52.8 درجه سانتی گراد
این منطقه در شمال کشور سودان و هم مرز با کشور مصر قرار دارد. در سال 1967، دمای 53 درجه سانتی گراد برابر 127 درجه فارنهایت در این منطقه ثبت شده است.
به دلیل وزش بادهای شدید و بسیار سوزانی که مردم محلی به آن حَبوب نام داده‌اند، این منطقه در بیشتر سال از اقلیمی بسیار خشک برخوردار است و یکی از دلایل گرم شدن هوای این منطقه و جای گرفتن در فهرست ده نقطه‌ی گرم زمین نیز همین بادهاست. معمولا توفان‌هایی از شن‌های اطراف به همراه این بادها به هوا برمی‌خیزد، اما در فصلهای دیگر، توفانهای تندریِ شدید و ناگهانی‌ای در این منطقه به وجود می‌آید که به دلیل رسی بودن خاک آنجا و فرو نرفتن آب در زمین، سیل نیز به همراه دارد.
دیوارهایی هیولاوش از شن زرد رنگ به ریخت توفان‌های شن و توفانهای تندری و آذرش‌های شدید و ترسناک در بهار و پاییز، به همراه سیلهای ناگهانی، شرایط بسیار سخت و ناهنجاری را برای این ناحیه به وجود آورده است.
 

 
ادامه مطلب ...

کشف جهانی زندگی‌پذیر پیرامون ستاره‌ای چون خورشید



کشف جهانی زندگی‌پذیر پیرامون ستاره‌ای چون خورشید


تالیف: محمد علیزاده


این مقاله پیشتر در مجله‌ی دانشمند به چاپ رسیده است.


ستاره‌شناسان، سیارۀ کوچکی را در مدار زیست‌پذیر پیرامون ستاره‌ای چون خورشید یافتند. دانشمندان شکارچی سیاره‌های برون‌زمینی به کمک تلسکوپ فضایی کپلر، نخستین سیاره‌ای که در مداری مناسب به دور ستارۀ میزبانی مناسب می‌گردد و توانایی نگهداری از آب مایع را نیز دارد، کشف کردند.
 

سیارۀ "کپلر-22 ب" در برداشتی هنری. سیاره‌ای که 2/4 برابر زمین است و در فاصلۀ 600 سال نوری از ما و در کمربند زیست‌پذیر و مدار طلایی، به دور ستارۀ خود در گردش است.  دانشمندان امیدوارند در آنجا زندگی و با امیدواری بیشتر، زندگی هوشمند در جریان باشد.
این سیاره به کمک تلسکوپ فضایی کپلر کشف شده است که در جستجوی نشانگان تیره شدن و کاهش یافتن نور یک ستاره به دلیل گذر یک سیاره از برابر آن و قرار گرفتن میان تلسکوپ و ستاره است، رویدادی که به آن "گذر" نام داده‌اند.
CREDIT: NASA/Ames/JPL-Caltech
 
ادامه مطلب ...