زوج جوان عهد خود را بر روی پوست درخت کهنسال حک کردند...
پیمانی بسته شد...
سپس فرزندشان را به جنگل سپردند...
فرزندی که هزاران سال زندگی کرد.
دریافته بود که امواج سهمگینی از تغییرات در راه است...
اما او در سایه مخفی شده بود...
سپس موج در پی موج، هر چه بر سر راه بود را با خود برد...
مرد شنید که در پایان کشمکش، زن گفت: "تو رو جوییدم و آخرش تُفِت کردم رو زمین."
اما مرد این گفته را بسیار ناپسندتر از آنچه که شنیده بود دریافت...
زن هرگز مزهی او را احساس نکرده بود.
تالار پهناور خرد و دانش توسط خدایگان نگاهبانی میشد...
هر نسل از آدمیزادگان، شجاعترینشان را برای دستیابی به آن میفرستادند...
و هرگز هیچ کدامشان باز نمیگشتند.
ماجراجویان، کشتی را از آذوقه انباشتند و برای بدرقهکنندگان دست تکان دادند.
به سوی غرب بادبان برافراشتند به این امید که پایان دنیا را بیابند.
اما سرانجام، تنها خودشان را یافتند.
هنگامی که دریافت به پایان رسیده، از آن پس تنها زمان حال را درک میکرد...
پس زنگ ساعت را تنظیم کرد...
و هر ده دقیقه، صدای زنگ را قطع میکرد...
تا ابد...
حرف زدن زن در خواب، مرد را آزار نمیداد، اما پس از مدتی گوش خود را نزدیکتر کرد و...
شنید، صدای دیگری هم هست که به آهستگی پاسخ زن را میدهد...
سخت است که آخرین انسان زنده باشی.
آری، همدم تو، تنهایی است و بس.
اما این احساس هم هست که دیگرانی نیستند تا ارواح را نگاه کنند...
راندن دوچرخه در ترافیک سنگین و از لابهلای انبوه خودرو و موتور و کامیون، کار خیلی خطرناکیه. چند توصیه برای امنیت بیشتر ویژهی حرفهایترها:
1- در شلوغی خیابان و بین خودروها نرید! بارها دیدم که دوچرخهسوارانی در ترافیک سنگین، با سرعت خیلی زیاد در لابهلای خودروها ویراژ میدن. خب پدر جان چیو میخوای ثابت کنی؟ که خیلی کارِت درسته؟ عقل سلیم حکم میکنه که در این مواقع با احتیاطِ خیلی بیشتر و خیلی آهستهتر حرکت کنید.
2- دوچرخهسوار حرفهای گرامی، وقتی شما کفش فیکس دوچرخه پاتون کردید و در بین خودروها با سرعت رکاب میزنید، فکر اینو میکنید که اگر مجبور به توقف ناگهانی بشید و پاتون رو بزارید روی زمین، به هیچ عنوان کنترل ندارید؟
3- وقتی خودروها پشت چراغ قرمز و یا در اثر راهبندان توقف کردن، حرکت در لابلای اونها مساویست با خطر بالقوهی مرگ. هر لحظه ممکنه یک خودرو اندکی به چپ و راست منحرف بشه و شما که با سرعت از دالان باریک بین دو خودرو و یا دو طرف کناری خیابان در حرکت هستید، قیچی بشید.
4- در راهبندان و یا پشت چراغ قرمز، وقتی در حال حرکت از کنار خودروهای متوقف شده هستید، هر لحظه امکان این هست که درِ یکی از خودروها باز بشه و شما به شدت با اون برخورد کنید. در نتیجه خیلی باید احتیاط کرد.
5- تمرین در شهر، اشتباهه. نه میشه تمرکز کرد و نه میشه روی سرعت و قدرت و تنفس برنامهریزی کرد. پس یک جای خلوت و آروم رو پیدا کیند که مثلن در حدود یک ساعت تا منزلتون فاصله داشته باشه و برای رسیدن به اونجا هم از مسیرهای خلوت و غیراصلی استفاده کنید.
6- در بعضی از تقاطعها، به جای چراغ قرمز، پل و زیرگذر و دوربرگردون هست. وقتی میخواین از پایان یک خیابان به ورودی خیابان بعدی که به صورت 90 درجه متقاطع هستن، وارد بشید، یک نیم دور شما رو وارد اون خیابان میکنه، و مشکل اینجاست که پایان نیم دور با خیابان متقاطع همجهت هست و شما ناگهان به وسط خیابان و یا باند سرعت وارد میشید. در این حالت رکاب نزنید عزیز جان. خودروها با سرعت بالا در حال حرکت هستند و شما رو له میکنن. دوچرخه رو نگه دارید و پیاده از خیابان عبور کنید. یا اصلن پیش از چنین تقاطعی از روی پل عابر پیاده بگذرید.
7- همچنین اگر (در عین اشتباه بودن) وارد بزرگراه شدید، به ورودیهای فرعی به اصلی خیلی توجه کنید. در بزرگراهها تعداد زیادی ورودی فرعی به اصلی هست که دید مناسبی هم برای رانندهها نداره و جریان ترافیک بزرگراه رو به خوبی نمیبینن، چه برسه به یک دوچرخهی کوچک. در این ورودیها احتیاط زیادی لازمه.
8- ایضن در دوربرگردانها هم سواره عبور نکنید. دوربرگردن ترافیک رو به باند سرعت مسیر مخالف هدایت میکنه و شما با دوچرخه در بین خودروهای در حال حرکت با سرعت بالا گیر میافتید. از پل عابر پیاده عبور کنید.
9- خیابان خیس مساویست با خطر، خیابان خیس در شب مساویست با مرگ. همین امروز ساعت 5 صبح یک دوچرخه سوار در بزرگراه دوران روی آسفالتی که خودروهای آبپاش شهرداری خیس کرده بودن با شدت به زمین خورد و حسابی آسیب دید. ظواهر ایشون نشون میداد که کارکشته هم هستن، ولی اشتباه برای یک فرد باتجربه هم پیش میاد.
10- دوچرخه راهنما نداره، رانندهی پشت سر شما هم علم غیب نداره. دست دوچرخهسوار در حکم راهنمای دوچرخه هست. اگر تصمیم به تغییر مسیر دارید با دستتون علامت بدید تا خودروهای پشت سر متوجه شما باشن و با احتیط فراوان و توجه به ترافیک در همه جهت، اقدام به تغییر مسیر کنید.
11- با رانندههای خودرو و موتور کَل کَل نکنید پدرجان. شما لانس آرمسترانگ هم که باشی، حریف موتور گازی هم نمیشی، پس بیخودی خودتو خسته نکن. همیشه به یاد داشته باشید که احمق یکی دو تا نیست که با ادب کردن اون چند تا، نسلشون منقرض بشه.
12- نکتهی مهمی که در پست قبلی هم نوشتم و باز هم اینجا تکرار میکنم اینه که اگر گروهی رکاب میزنید، در کنار هم رکاب نزنید عزیز جان، پشت سر هم رکاب بزنید. امروز صبح زود چند گروه رو دیدم که در بزرگراه دوران در کنار هم رکاب میزدن و در حال گپ زدن و جک گفتن بودن. یک راننده کامیون نیمه هوشیار و فاجعه برای چندین خانواده.
و در پایان عرض میکنم که همیشه هوشمندانه رکاب بزنید، پیشبینیپذیر رکاب بزنید، جلوی خودروها نپیچید، تا جایی که امکان داره از مسیرهای خلوت و دور از ترافیک تردد کنید. لباس مناسب و به رنگ روشن و همراه بانشانههای هشداردهنده بپوشید، دوچرخهتون رو مجهز به چراغ خطر کنید و مراقب خودتون باشید.
پ.ن: اگر انگلیسی میدونید، در این صفحه هم مطالب خیلی خوبی در مورد امنیت در دوچرخهسواری نوشته شده:
https://bicyclesafe.com