دو دستش را مشت کرد و به سوی او گرفت و گفت: "هر احساسی که بهت دارم توی یکی از ایناست."
زن گفت: چپ."
مرد مشت چپ را باز کرد و در آن هیچ نبود.
- :"راست؟"
هیچ...
زن گفت: "اوه."
وقتی که نوشتن تمام شود، داستان بینظیری خواهد شد.
شاید هم نشود.
با این اندیشه، زمان زیادی ننوشت، و هرگز تلاش هم نکرد که بفهمد چرا نمینویسد..."
نقشهی راهی برای رویاهایش کشید و آن را در خوابش نگاه داشت. سپس با کمک آن به گذشته بازگشت و رویاهای کودکیَش را یافت.
دوستانش گفتند: "دلمان برایت تنگ شده بود
-:"خب حالا کدوممون شبیهسازی شده هستیم؟"
-: "بستگی داره. اونی که اصلیه، مسعول تصمیمهای گذشتهمون هم میشه؟"
-: "فکر کنم آره."
-: "پس من شبیهسازی شده هستم."
.
یکی از بزرگترین خطرات دوچرخهسواری، سگهای ولگرد هستند. به طور غریزی سگ و بیشتر، تولههای سگ دوچرخه و دوچرخهسوار رو دنبال میکنن و البته با احتمال کم ممکنه که پای دوچرخهسوار رو هم گاز بگیرن. در نتیجه باید در رویارویی با این خطر خیلی آگاهانه واکنش نشون بدیم. ظاهرن حرکت دوچرخه و رکاب زدن باعث تحریک سگها و موجب تعقیب دوچرخهسوار توسط اونها میشه.
.
1- سگ به طور غریزی ترس رو متوجه
میشه. اگر حس کنه که شما ازش ترسیدین، دیگه به سادگی شما رو رها نخواهد
کرد. پس تلاش کنید که به ترستون از سگ غلبه کنید.
2- هرگز به چشم سگ
خیره نشید. بدترین کار ممکن که به حملهی سگ با درصد خیلی بالا منجر میشه،
خیره شدن به چشم یک سگ عصبانی هست. بایستید، به سمت دیگهای نگاه کنید و
حواستون به حیوون باشه. باید نشون بدید که از سگ نیرومندتر هستید. گاهی
بلند کردن دوچرخه سر دست هم کارسازه و سگ آروم میشه و دمش رو لای پاش قرار
میده که نشانهی تسلیمه.
3- میتونید حواس سگ رو پرت کنید. یه تیکه شاخه درخت یا حتا قمقمه رو به سمتی پرت کنید که حواس حیوون پرت بشه.
4- یکی از دلایل حمله و دنبال کردن سگ غریزهی شکار هست. پس باید متوجه
بشه که دوچرخهسوار شکار نیست. در نتیجه اگر امکان سرعت گرفتن و فرار نبود،
توقف کنید و از دوچرخه پیاده بشید و دوچرخه رو بین خودتون و سگ قرار بدید،
با یکی دو تا فریاد بلند و کوتاه، ممکنه سگ آروم بگیره و حتا فرار کنه،
پاشیدن آب با قمقمه به صورت سگ هم ممکنه به آروم شدن و حتا فرار سگ منجر
بشه. در حالت خطرناکتر که حس کردید واقعن ممکنه بهتون حمله کنه، به صورت
سگ سنگ بزنید.
5- یکی دیگه از دلایل حملهی سگها، دفاع از قلمرو هست.
هر دستهی سگ در یک مکان اتراق میکنن و به شدت هم از محل خودشون دفاع
میکنن. در نتیجه ترک هر چه سریعتر محل، بدون ترس و بدون نشون دادن واکنش
ناگهانی، بهترین راهکار هست.
6- اگر سگ به شما حمله کرد، داد و هوار
هیچ فایدهای نداره و تنها به عصبانی شدن بیشتر سگ منجر میشه. بهترین روش
حفظ آرامش هست و بعد به آرامی پیاده شدن از دوچرخه و قرار دادن دوچرخه بین
خودتون و سگ. یک راهکار که من بارها امتحان کردم و خوب جواب میده، اینه که
بعد از چند لحظه ایستادن روبروی سگ، ناگهان خم بشید و نشون بدید که مثلن
میخواین یک سنگ بردارید و بهش پرتاب کنید، در بیشتر مواقع سگ بیدرنگ فرار
میکنه.
7- یکی از بدترین اتفاقها، قرار گرفتن بین دعوای دو گله سگ
هست. گاهی گلههای سگ به خاطر قلمرو با هم دعواشون میشه و در دو صف روبروی
هم قرار میگیرن و به شدت برای هم واق واق میکنن. بدترین کار اینه که شما
با دوچرخه از بین اونها عبور کنید. بی برو برگرد بهتون حمله میکنن. بهترین
کار دور شدن هر چه سریعتر از محل هست.
8- شوربختانه معتادان
خیابونگرد، یکی دو تا از تولهسگهای ولگرد رو به دنبال خودشون راه
میاندازن و کمی نون خشک بهشون میدن و از اونها برای دفاع از خودشون
استفاده میکنن. چندین بار من مورد حملهی همین سگها قرار گرفتم. راهکار
اینه که حواستون جمع باشه و پیش از نزدیک شدن به اونها با فریاد صاحبش رو
آگاه کنید و یا توقف کنید و از دوچرخه پیاده بشید و آروم با قدم زدن از
کنارشون رد بشید.
9- یک راهکار که من تا حالا امتحان نکردم، ولی از
خیلی از دوستان شنیدم که خوب جواب میده، استفاده از ترقه هست. فکر کنم برای
خانمها راهکار بهتری باشه. البته در صورتی که به ترسشون غلبه کنن و
بتونن ترقه رو روشن کنن و به طرف سگ پرتاب کنن.
10- یک نکتهی خیلی مهم
اینه که در هر حال اولین کارِتون این باشه که به دهان سگ نگاه کنید. اگر
کف کرده بود و کف از دهانش سرازیر بود، معطل نکنید و با بیشترین سرعت ممکن
فرار کنین چون اون سگ هار هست؛ و صد البته که به آتشنشانی یا نگهبان پارک
خبر بدید.
11- بدترین حالت اینه که مورد گازگرفتگی سگ قرار بگیرید.
باید بیدرنگ به اورژانس مراجعه کنید و آزمایش خون بدید برای هاری و واکسن
کزاز هم بزنید.
.
پیشتر هم مطلبی در این مورد نوشته بودم، اما تکرارش برای خودم هم لازمه.
1- قوانین راهنمایی و رانندگی شامل دوچرخه هم میشه، پس باید رعایت بشه.
2- دوچرخه باید به چراغ خطر عقب و جلو به طور خیلی آشکار مجهز باشه.
3- دوچرخه سوار باید کلاه ایمنی داشته باشه.
4- تردد دوچرخه در بزرگراه ممنوعه عزیز جان. چرا میری آخه؟ اونم توی شب یا دم صبح...
5- تردد در خط ویژهی اتوبوس برای دوچرخه ممنوع است.
6- عبور از روی پلهای روگذر در تمامی خیابانها برای دوچرخه ممنوع است.
7- همراه داشتن لوازم یدکی اولیه مثل یکی دو تا آچار و یه تویوب و تلمبه و چسب و وصله و قفل و آچار زنجیراز ضروریات هست.
8- همراه داشتن اندکی کمکهای اولیه لازمه.
9- همراه داشتن کارت شناسایی از واجباته.
10- هر لباسی که میپوشید، مطمعن باشید که از راه دور قابل دیده شدن باشه. برچسبهای شبرنگ تهیه کنید و به لباستون بدوزید.
11- داشتن یک عینک مناسب از واجبات هست. وقتی به اهمیتش پی میبرید که یه
کامیون از کنارتون رد بشه و کلی سنگریزه به آسمون بلند بشه و دید شما با
رفتن گرد و غبار در چشم کور بشه.
12- هدفون ممنوع. عزیز دل برادر،
وقتی شما هدفون توی گوشت میذاری و با صدای بلند آهنگ گوش میدی، یعنی مرگ
رو به جون خریدن. شما باید هنگام سواری کاملن به اتفاقات پیرامونت آگاه و
هوشیار باشی تا بتونی به موقع واکنش نشون بدی.
13- احترام به دیگران، حتا هنگامی که حق با شماست و طرف مقابل خلاف کرده، نشانهی روحیه و شخصیت ورزشکارانهی شماست.
14- اگر گروهی تمرین میکنید، حتمن پشت سرِهم رکاب بزنید، نه در کنار هم.
15- دوچرخه سواری در خیابانهای شلوغ و ساعتهای پیک ترافیک مساویست با خطر
فراوان. راههای فرعی و خلوت و ساعتهای خلوت رو برای تمرین انتخاب کنید.
پ.ن 1: بهترین حالت برای چراغ خطر، دو چراغ عقب چشمکزن قرمز یکی زیر زین و
یکی پشت کلاه و برای جلو یک چراغ با روشنایی خوب روی دسته فرمون هست.
پ.ن 2: در مورد بند سیزدهم، البته اگه یه موتوری یا راننده نیسان دهن
دریده و بچه پرو بود، پیوند دادن خواهر و مادر ایشان از واجبات است. این
مورد فقط ویژهی آقایان است.
هشدار: این روش تمرین برای افراد مبتدی خطرناک است.
یکی از روشهای تمرین که چند سالی هست مورد توجه قرار گرفته، روش کراسفیت هست. در این روش بر خلاف پرورش اندام که هیچ توجهی به تمرینات هوازی نمیشه و صرفن روی قدرت و افزایش حجم ماهیچه تمرکز داره، ترکیبی از تمرینات سرعتی، قدرتی، استقامتی، انفجاری و هوازی هست و حتا میشه تمرین رو طوری طراحی کرد که به هیچ وزنه و دستگاهی هم نیاز نباشه. در آینده در مورد کراسفیت بیشتر مینویسم، اما در این نوشته یکی از تمرینات سنگین روش کراسفیت رو توضیح میدم: روش تمرین مورف.
روش تمرین به این ترتیب هست که باید در طی مدت زمان 30 روز، در هر ست تمرین در آغاز 2 کیلومتر بدوید، بعد مفاصل و ماهیچهها رو به خوبی گرم کنید و بعد 100 بار بارفیکس، 200 بار شنا و 300 بار اسکات انجام بدید و در پایان دوباره 2 کیلومتر بدوید. برای سنگینتر کردن تمرین میشه از جلیقهی وزنهای ماسه و یا مچبند و پابند وزنهای ماسهای هم استفاده کرد.
این تمرین به شدت سنگین هست. اگر بدن شما به فشار سنگین تمرین عادت نداره، به هیچ عنوان این روش تمرین رو انجام ندید که ممکنه به آسیبهای شدید مفاصل و ماهیچهها و در موارد شدیدتر به رَبدومَیالاسیس یا رابدومیولیز یا تخریب ماهیچهای منجر بشه.
با توجه به این که خیلی از افراد حتا ورزشکار هم توان انجام این تمرین سنگین رو ندارن، میشه ضرایب ستها رو کاهش داد، اما 2 کیلومتر دویدن اول و آخر رو کم و زیاد نکنید. ولی در صورتیکه توانتون اجازهی انجام راحت این تمرین رو میده، ستها رو زیاد نکنید، به خودتون وزنه ببندید.
چند نکته:
1- برای این تمرین بدن باید به طور کامل پر آب باشه. به عبارتی در مدت زمان پس از تمرین اینقدر آب بخورید که رنگ ادرار به رنگ آب بشه. به این ترتیب مطمعن میشید که بدنتون به خوبی پرآب هست. از دو سه ساعت پیش از تمرین هم مایعات مصرف نکنید. اگر به بدن به خوبی آب نرسونید، به طور قطع دچار آسیب مفصل و ماهیچه خواهید شد.
2- یک ساعت پیش از تمرین، یکی دو تا پروتعین بار بخورید. طرز تهیهی پروتعین بار رو قبلن اینجا و اینجا نوشتم.
3- تغذیه در این روش تمرین بسیار مهم و حیاتیه. حتمن بعد از تمرین از پودر پروتعین استفاده کنید. روش تهیه پودر پروتعین رو هم قبلن اینجا توضیح دادم.
4- نیم ساعت بعد از تمرین دو تا سیبزمینی متوسط و دو تا تخم مرغ آبپز بخورید.
5- خوراک روزانه به طور معمول انجام بشه، اما در صورتی که احساس ضعف کردید، بهتره از کربوهیدراتهای ترکیبی استفاده کنید.
6- در مدت این تمرین مصرف شکر رو کم کنید و یا به طور کلی از خوراک روزانه حذف کنید.
7-فراموش نکنید که استراحت و خواب کامل از کلیدهای اساسی به انجام رسوندن کامل هر سی روز این تمرین هست.
یکی از روشهای تمرین کم زحمت و زودبازده، با هدف تقویت بالاتنه و شکم و پهلو با روزی فقط نیم ساعت تمرین به این ترتیب هست:
روزی دویست تا شنا (push-up)، دویست تا شنای شکم و بیست تا سی ثانیه حرکت پلانک.
بسته به توان بدنیتون میتویند ده تا ده تا، بیست تا بیست تا و یا بیشتر انجام بدید تا به دویست برسید. مثلن ده تا شنای شکم، ده تا شنا و بعد سی ثانیه حرکت پلانک و بعد یک تا دو دقیقه استراحت.
به همین سادگی. اگر سه ماه هر روز این سه تا حرکت رو انجام بدید، به طور آشکار تغییرات فیزیکی زیاد و افزایش حجم ماهیچه رو در بالاتنه خواهید دید.
نکتهی مهم اینه که حرکات باید به طور صحیح انجام بشه.
آیا تفاوتی بین "نیروی ماهیچهای" و "توانایی ماهیچهای" وجود دارد؟
"The difference between "muscle strength" with "muscular ability
بله، فرق خیلی خیلی زیادی داره. ورزشکاران رشتههای قدرتی مثل وزنهبرداری و پاورلیفتینگ، به حداکثر توان ماهیچهای و حجم زیاد ماهیچه نیاز دارن، اما برای بیشتر ورزشها، این حجم زیاد مزاحمه و در واقع اونها نیاز به بیشترین نیروی ماهیچهای دارن. به این ترتیب روشهای تمرین برای این دو گروه بسیار متفاوته. همین جا یک نکتهی خیلی خیلی مهم رو یادآوری کنم که در آینده در موردش بیشتر خواهم نوشت. بدانید و آگاه باشید که بدنسازی (یا به اصطلاح بر و بچ، پرورش اندام) یک ورزش مستقل نیست، هر رشتهای برای دستیابی به اهداف مشخص، نیاز به بدنسازی خاص خودش رو داره و در نتیجه بدنسازی، مکمل رشتههای دیگه هست.
در حالت کلی میشه گفت که توان ماهیچهای بالا که حاصل حجم زیاد ماهیچهها و بزرگی بیش از اندازهی معموله، در بیشتر مواقع جز زحمت حاصلی نداره، مگر پز دادن و به رخ کشیدن بر و بازو که یک ورزشکار واقعی میدونه هیچ اهمیتی هم نداره. شما با به دست آوردن این حجم اضافی، چیزهای زیادی از جمله سرعت عمل و قدرت انفجاری و نیروی استقامتی و موارد زیاد دیگهای رو از دست میدید.
با چند مثال براتون ثابت میکنم:
1- در کارگاههای ساختمانی، کارگرانی هستن که روزانه کارهای خیلی سنگینی رو انجام میدن؛ و در کمال تعجب هیچ کدوم به اصطلاح چندان بر و بازویی هم ندارن. این عزیزان دارای حداکثر نیروی ماهیچهای هستن که حاصل سالها کار و تمرین داده شدن روزانهی ماهیچههاست.
2- در هیچ ارتشی در دنیا، سربازان خیلی بزرگ و خیلی ماهیچهای رو در نیروهای رزمی و عملیاتی به کار نمیگیرن. در واقع بهترین سرباز در حدود 70 کیلو وزن و 175 سانت قد داره که میتونه کولهای به وزن 30 کیلو رو به مدت 18 ساعت حمل کنه. شما به فیلمهای هالیوودی کاری نداشته باشین که جز مزخرفات چیزی نیست. به فیلمهای واقعی از سربازان و به ویژه نیروهای ویژهی ارتشهای آمریکا، روسیه، اسراعیل و تکاوران خودمون نگاه کنین.
3- همین موضوع رو برای دوستی توضیح میدادم. گفت پس تو مگه یوسین بولت یا مایکل فلپس رو ندیدی که یه خروار ماهیچه دارن. بله، درسته، این ورزشکاران کلی ماهیچه دارن، ولی مطمعنن با روزی 45 دقیقه وزنه زدن و خوردن دو لیوان پودر پروتعین و چند تا قرص استروعیدی به این ماهیچهها دست پیدا نکردن. اینها روزانه 8 تا ده ساعت تمرین کردن و در کنارش به صورت مکمل برای تمرین و به طور تخصصی و برای رشتهی خودشون با وزنه کار کردن. در نتیجه قدرت انفجاری ماهیچههای این دو ورزشکار در دنیا نظیر نداره.
و اما برای به دست آوردن نیروی ماهیچهای بیشینه و بالا، باید زحمت بکشید. با روزی 45 دقیقه وزنه زدن به چیزی دست پیدا نمیکنین. تمرین باید با بیشترین فشار و سریعترین حالت ممکن و بیشترین زمان ممکن برای فرد ورزشکار باشه. چندین برنامهی سنگین رو پیش از این نوشته بودم و در آینده هم خواهم نوشت. توجه داشته باشید که تمرین شما باید به روشی باشه که همزمان به بیشترین نیروی ماهیچهای و بیشترین استقامت و در عین حال به بیشترین توان بدنی خودتون برسید. تمرین باید طوری باشه که بتونید شش روز هفته به صورت سنگین تمرین کنید و روز هفتم هم بتونید به یک قلهی 4000 متری صعود کنید.
چگونگی فرایند چربیسوزی
تا حالا به این فکر کردین که چه اتفاقی برای چربیهای از بین رفته بدن میافته؟ به احتمال زیاد شما هم تصور میکنید هنگام ورزش هر چه بیشتر عرق کنید، چربی بیشتری میسوزونید؛ متاسفانه باید بگم شما هم مثل خیلیهای دیگه در اشتباهید.
قبلن هم اشاره کردم که عرق کردن یعنی از دست دادن منابع آب بدن که با خوردن دوبارهی آب، برمیگرده سر جای خودش. همینطور گفتم که سلولهای چربی مقدار خیلی زیادی آب در خودشون ذخیره میکنن، پس وقتی این سلولها از بین میره، چه اتفاقی براشون میافته؟ پاسخ خیلی سادهس: هر چیزی که بسوزه، دی اکسید کربن تولید میکنه، در حدود 85 درصد چربی سوزانده شدهی بدن در اثر فعالیت هم تبدیل به "کربن دی اکسید" میشه و از راه شش و تنفس از بدن خارج میشه و 15 درصد باقی به صورت آب و تعریق از بدنتون خارج میشه. پس هنگام ورزش فکر نکنین چون زیاد عرق کردین خیلی چربی سوزوندین، در واقع ملاک چربیسوزی، به اندازهی فعالیتی هست که انجام دادین، مثلن برای دوچرخه سواری سریع ممکنه تا 800 کیلو کالری در ساعت انرژی مصرف بشه و برای پیاده روی هم تا 400 کیلو کالری در ساعت.
پرسش دیگه این هست که چه اتفاقی برای غذایی که میخوریم میافته؟ کربوهیدراتها، چربیها و پروتئین به صورت کربن دی اکسید و آب از بدن خارج میشه و درصد کمی از پروتئین تبدیل به اوره شده و به همراه ادرار دفع میشه، اما فیبرهایی که در مواد غذایی وجود داره به صورت مدفوع از بدن خارج میشه.
سه نکته:
اول: خیر! تند تند نفس کشیدن باعث چربیسوزی نمیشه، برای چربیسوزی باید زحمت بکشید و ورزش کنید، به عبارتی بر اساس قانون بقای ماده انرژی، باید تکون بخورید تا یه چیزی به چیز دیگه تبدیل بشه.
دوم: بازم تکرار میکنم: تمام کسانی و یا موسساتی که تبلیغ لاغری سریع میکنن، جز کلاهبرداری چیز دیگهای نیست، روشی برای لاغری سریع وجود نداره، همچنین روشی برای لاغری موضعی هم وجود نداره جز جراحی، پس گول این کلاهبردارا رو نخورین و پولتون رو دور نریزید.
سوم: با توجه به فرایند چربیسوزی، متوجه شدید که بیشتر چربیهای اضافی سوزانده شدهی بدن از طریق تنفس دفع میشه؛ قبلن هم به اهمیت تنفس در هنگام تمرین اشاره کرده بودم، پس از این به بعد به جای عرق ریختن زیادی، تلاش کنید روی تنفس صحیح و روش درست تمرین تمرکز کنید.