خرده اندیشه

نوشته‌ها، ترجمه‌ها و اندکی از اندیشه‌های پراکنده‌ی من

خرده اندیشه

نوشته‌ها، ترجمه‌ها و اندکی از اندیشه‌های پراکنده‌ی من

چرا به جای کمربند سیارکها، یک سیاره وجود ندارد؟




چرا به جای کمربند سیارکها، یک سیاره وجود ندارد؟

نوشته: فریزر کین، 11 ژوئن 2014
برگردان: محمد علیزاده


فضای بسیار بزرگ و شگفتی میان سیاره‌ی بهرام و مشتری وجود دارد که از تعدادی قلوه سنگ پر شده است. چرا این کمربند سیارکی مانند دیگر سیاره‌های منظومه‌ی خورشیدی به یک سیاره دگرگون نشده است؟
در ورای مدار بهرام، کمربند گسترده‌ی سیارکی با مجموعه‌ای بزرگی از تکه‌های سنگ و یخ گسترده شده که باقی‌مانده‌ی ریخت‌گیری سامانه‌ی خورشیدی است. این پهنه از واحد 2 نجومی آغاز و تا واحد 4 نجومی ادامه می‌یابد( Astronomical Unit یا واحد نجومی برابر با فاصله‌ی زمین تا خورشید و در حدود 150 میلیون کیلومتر است.) اندازه‌ی اجرام درون کمربند سیارکی از خرده سنگهایی بسیار کوچک تا سیارک سرس با قطر 950 کیلومتر متغیر است.
آنچه در فیلم‌های جنگ ستارگان و دیگر فیلم‌های علمی‌تخیلی از کمربند سیارکی نشان داده شده، سراسر اشتباه است. فاصله‌ی اجرام درون کمربند از همدیگر، صدها هزار کیلومتر است. در نتیجه نه پرواز از میان آنها خطرناک است و نه هیچ گونه برتری نظامی برای فضاپیماهایی که درون آن پرواز می‌کنند دارد.
 

برداشتی مفهومی ازبرخورد اجرام کمربند سیارکها در فاصله‌ی میان بهرام و مشتری. عکس از ناسا/جی پی ال-کلتک
 
ادامه مطلب ...

بدترین فیلم‌های علمی‌تخیلی


تعداد کمی فیلم خوب و قابل تحمل بر اساس داستان ابرقهرمان‌های فانتزی ساخته شده مثل سه‌گانه‌ی بتمن ساخته‌ی کریستوفر نولان. اما شاهکارهای زیادی در زمینه‌ی علمی‌تخیلی وجود داره. از جمله "2001، یک اودیسه‌ی فضایی"، ساخته‌ی استنلی کوبریک و نوشته‌ی آرتور سی. کلارک و "سولاریس"، ساخته‌ی آندری تارکوفسکی و نوشته‌ی استانیسلاو لِـم. و البته فیلم و سریال بد و افتضاح هم کم نیست. چندتایی رو اینجا می‌نویسم:

*- از اونجایی که سفر در زمان یا دست کم سفر رو به عقب در زمان و دستکاری گذشته امکان‌پذیر نیست، در نتیجه، هر فیلم و سریالی که با عنوان "ترمیناتور" ساخته شده، بد به حساب میاد، البته از نظر داستانی. با این که کاملا آگاه هستم که داستان ترمیناتور بسیار مزخرفه، اما خیلی به فیلم ترمیناتور 2 علاقه دارم، مخصوصا اونجا که آرنولد با یه مسلسل شیش لول، از طبقه سوم چهارم، یه لشکر پلیسو به گلوله می‌بنده، یا اونجا که با شلیک گلوله به روبات تی 1000، بعد از خیس خوردن توی هیدروژن مایع، اونو می‌پکونه. مثل پفک یا کالباس که با آگاهی کامل از خوردن یک وعده یا میان وعده‌ غذای آشغال، از خوردنش لذت می‌برم، با "وقارت تمام و خالصیّت جهان" از دیدن ترمیناتور 2 هم دچار حظّ وافر میشم.

*- سری "جنگ ستارگان" که اینم در دسته‌ی آشغال‌های دوست داشتنی قرار داره. من کشته مرده‌ی جنگ ستارگان نیستم و از اونجایی که می‌دونم جُرج لوکاس داستان رو از روی "مجموعه‌ی بنیاد"، شاهکار آیزاک آسیموف کبیر کش رفته، هیچ علاقه‌ای هم به این آدم ندارم، اما فضای حاکم بر فیلمها رو دوست دارم. هر وقت نگاهی به این فیلم‌ها می‌ندازم، معمولا با اخمه، چون احساس گناه می‌کنم که باز دارم این آشغالا رو نگاه می‌کنم، اما یه حس باحالی هم داره، سفر در کهکشان، سر زدن به سیاره‌های مختلف، این ور اون ور رفتن و دور دور کردن توی کهکشان، چه حالی میده خدایی؛
 
ادامه مطلب ...

آیا می‌دانید؟


آیا می‌دانید آنچه در فیلم‌های جنگ ستارگان و دیگر فیلم‌های علمی‌تخیلی از کمربند سیارکی نشان داده شده، سراسر اشتباه است. فاصله‌ی اجرام درون کمربند از همدیگر، صدها هزار کیلومتر است. در نتیجه نه پرواز از میان آنها خطرناک است و نه هیچ گونه برتری نظامی برای فضاپیماهایی که درون آن پرواز می‌کنند دارد.