ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
مرد پرسید: "این کلید واسه کدوم چراغه؟"
زن گفت: "چه میدونم." و کلید را فشرد. اتفاقی نیافتاد... و دوباره کلید را فشار داد.
جایی... نویسندهای ایدهای به ذهنش خطور کرد... سپس آن را از دست داد.
Dear Optimist, Pessimist, Realist,
when you were busy on discussion about existence of water in the glass, I drink it.
sincerely.
Opportunist
گاهی زمین، نژاد آدمیان را به حال خود رها میکند.
آنها کوتهفکر، آشوبطلب و بسیار سلطهجو هستند و از فراز و فرودشان به هیجان میآیند.
زمین گاهی آنها را به حال خویش رها میسازد...
نه همیشه...
دو دستش را مشت کرد و به سوی او گرفت و گفت: "هر احساسی که بهت دارم توی یکی از ایناست."
زن گفت: چپ."
مرد مشت چپ را باز کرد و در آن هیچ نبود.
- :"راست؟"
هیچ...
زن گفت: "اوه."